M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Baby Steps - Episode 14

Baby Steps - Episode 14

خب، اینم از ایواسای نقاش و هنرمند. از سر راه برداشته .. شکل پازل ها و توضیحات مربی میورا برای من جالب بود و تکمیل شدن پازل ماروئو در ادامه و اینکه چطور به سمت هدف بهتر شدن حرکت کردن، مسلماً از اون نکته های جذاب این انیمه ست. بهرحال گرفتگی عضله یا هر دلیل دیگه ای ...! ماروئو برنده میدون بود و تونست از استقامت خودش به بهترین نحو ممکن استفاده کنه. حالا باید به سراغ آرایا بره. خیلی سریع مسابقه بعدی پیش کشیده شد و به نظر میرسه با این سرعت بتونیم بجز این تورنمنت یک تورنمنت دیگه رو هم ببینیم. با این شکلی که از حالت بازی ماروئو میبینیم، حس میکنم از آرایا هم میبره ولی تاکوما ... هممم! فکر نکنم .. کار غیرممکنی به نظر میرسه. بهرحال در راه شکست دادن آرایا تاکوما هم قراره به اون کمک کنه .. حداقل از پیشنمایش اینطور برمی اومد.

روی هم رفته اپیزود باز هم خوب بود و کمی آروم دنبال شد .. چون مسابقه تموم شد و فقط آنالیز مسابقه بعد رو در انتظار داشتیم. آرایا واقعاً خیلی با سر و صدا بازی میکرد و استایل ش هم با شور و هیجان بالایی شکل گرفته .. سرعت ، قدرت و ... باید ببینیم ماروئو تو اون مسابقه چه ریتمی رو دنبال میکنه و چطور اونو شکست میده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- پازل ماروئو در حال تکمیل شدن :



- گرفتن عضله پای ایواسا :



- آرایا، حریف بعدی ماروئو :



- کاگیاما و ساساکی هم زوج کمدی بدی نیستن :

Akame ga Kill - Ep 01

Akame ga Kill - Ep 01

تو شروع اپیزود، نسبت به خشونتی که قراره انیمه به تصویر بکشه، به ابهام برخورد کردم. فضای شروع انیمه کمی بیشتر از تصوراتم آروم بود ولی خوشبختانه هرچقدر که اپیزود به سمت جلو حرکت کرد، جنبه تاریک داستان به محیطش غلبه کرد و تونستم با تصوراتی که از فضای مانگا داشتم، از دیدن انیمه لذت ببرم. اولین نکته ای که نظرم رو به خودش جلب کرد، موسیقی متن جالب و متفاوت انیمه تو صحنه‌های مختلف بود .. به نظر من کار خیلی خوبی روی موسیقی متن انجام دادن، موسیقی متن به جو انیمه میخوره و میشه در ادامه هم انتظار ترک های زیباتری رو داشت. OP , ED در سطح خیلی خوبی هستن و هر دو رو دوست داشتم. خیلی دوست داشتم قسمت داستانی مربوط به "آریا" رو در قالب انیمه ببینم و با اینکه پرداخت خوبی داشت، حس میکردم میشد کارکتر آریا رو معصوم تر از حالت فعلی نشون داد و اینجوری سوپرایز آخر مربوط به آریا برای بیننده بیشتر میشد. صحنه داد و فریاد کردن آریا تو اواخر اپیزود بعد از فاش شدن رازش سبک عجیبی داشت، هنوز نمیدونم اون صحنه رو چقدر پسندیدم ولی مسلماً متفاوت بود و تاثیر خاصی روی بیننده میگذاشت. بهرحال، از آریا که بگذریم، آکامه کارکتر جذابی بود و بی رحمی که از کارکترش دیدیم، میتونه یکی از جذابیت های کار باشه. خیلی دوست دارم بدونم تو ادامه چه نوع رابطه ای با تاتسومی پیدا میکنه و از طرف دیگه روی هم رفته، تاتسومی با این گروه به چه سمتی حرکت خواهد کرد.

اگه بخوام نظر شخصی خودم رو بگم، حداقل تا جایی که مانگا رو دنبال کردم، (سوپرایز مربوط به آریا) وفاداری خوبی نسبت به مانگا در انیمه وجود داشت و فکر کنم در ادامه هم این روند ادامه پیدا کنه. صحنه‌های اکشن انیمه شکل جالبی دارن و بازی دوربین و تصاویر با خون (خصوصاً در مورد کارکتر آکامه) و پاشیده شدن اونا به اطراف به نظر خیلی خوب میاد. باید منتظر مبارزه های خونین تری باشیم و ببینیم چقدر میتونن سطح مبارزات رو جذاب تر کنند. ضمناً، دوست دارم بیشتر با اعضای گروه شبیخون شب آشنا بشم. امیدوارم کارکترهای خوبی در گروه باشن و بتونیم چیزهای جالبی ازشون ببینیم. روی هم رفته، به عنوان یک استارت خیلی از دیدن انیمه راضی بودم و فکر میکنم در ادامه بهتر هم میشه.

[و خوشحالم که سانــسوری در صحنه های خشن انیمه وجود نداشت.]

صحنه‌هایی از اپیزود :

- آریا در کنار خانواده ش :



- تاتسومی در مقابل آکامه :



- گروه قاتلین :



+ صحنه مربوط به آریا :





+

Barakamon - Ep 01

Barakamon - Ep 01

عجب شروع خوبی بود .. به راحتی انتظارات من برآورده شد. خیلی اپیزود اول رو دوست داشتم .. نکات ریز زیادی بود که انیمه رو برای من دیدنی کرده بود ولی بزرگترین نکته مثبت انیمه، مسلماً نارو بود. یه کارکتر فوق العاده بامزه و دوست داشتنی که بخاطر داشتن دوبلوری بچه، حس معصومانه خاصی پیدا کرده بود. وقتی سنسی باهاش بدرفتاری میکرد، نمیشد از کنار قضیه گذشت و واقعاً دلم برای نارو میسوخت. البته بدرفتاری سنسی به حالت کمدی شکل میگرفت و لحظات سرگرم کننده باحالی بودن. اما قبل از اینکه به جزیره گوتو بریم، وارد دنیای فلش بک سنسی شدیم؛ جایی که به مدیر نمایشگاه بخاطر توهین به خط سنسی مشت زد و جالب اینکه حتی شکل مشت زدن اون مدیر هم با حالتی کمدی پیش رفت. اما خب، حرف های اون مدیر تو ذهن هاندا باقی مونده بود و حالا با ورود به جزیره، امید به فراموش کردن و عوض شدن جو حاکم بر ذهنش رو داره. به نظر میرسه تو همین شروع پیشرفت خیلی خوبی از لحاظ ذهنی در کارکتر سنسی دیدیم و ظاهراً همراه شدن با یک سری آدم های و بچه‌های محلی میتونه به شکل خاصی شفا بخش باشه.

از بهترین نکات اپیزود، صحنه ورود سنسی به خونه جدیدش بود .. جایی که با کدخدا آشنا شد و بعد از اون حتی دوتا دختر رو در حال فرار از خونه سنسی دیدیم و البته ... سر و کله نارو پیدا شد که شیطنت از سر و روی اون میبارید .. فضول دهکده! واقعاً لقب خوبی واسه ش بود. نارو و کدخدا اینقدر مزاحم سنسی شدن که سنسی حتی کدخدا رو هم با تیپ پا انداخت بیرون .. خیلی این تیکه رو دوست داشتم و کمدی نابی داشت. بعد از اون بالا رفتن از دیوار برای دیدن غروب آفتاب برام حسابی لذت بخش بود و دیدن اینکه نارو و سنسی در اولین روز ملاقات ـشون با هم چنین تجربه ای رو پشت سر میذارن، واقعاً عالی بود .. حس خوب و دلگرم کننده از سر و روی صحنه میبارید و به نظر من به راحتی یکی از صحنه های خاطرانگیز انیمه خواهد بود. یادمه این صحنه رو در مانگا فوق العاده دوست داشتم و حتی به فکر این بودم که این صحنه در فضای انیمه چطور به تصویر کشیده خواهد شد و امیدوار بودم که پرداخت صحنه به خوبی باشه و حدس بزنید چی شد؟! آره، واقعاً از دیدن اون صحنه مانگا تو فضای انیمه لذت بردم.





یکی از کارکترهای فرعی ای که تو فضای مانگا دوست داشتم، هینا بود .. دختر کوچولویی که با نارو دوسته و به شکل خیلی خنده داری گریه میکنه! چیزی که بامزه ترش میکنه، توضیحات نارو از دلیل گریه هیناست و اینکه "بخاطر اینکه خوشحاله، داره گریه میکنه!" واقعاً ورژن انیمه ایش هم در سطح عالی ای قرار داشت و خیلی کارکتر هینا رو دوست دارم. امیدورام به اندازه کافی بهش بها داده بشه. در ادامه، یک عدد کانچو هم به سنسی برخورد کرد که درد عظیمی رو بهش منتقل کرد! و ... مردم دهکده از راه رسیدن و به سنسی تو اسباب کشی کمک کردن ... به زیبایی حس همسایگی و اهمیت دادن به هم نوع در این فضای ساده و صمیمی به تصویر کشیده شد و یک پایان بندی عالی برای این انیمه دلگرم کننده بود.

روی هم رفته، همونطور که اشاره کردم، حسابی از انیمه راضی بودم و فکر میکنم میتونه بهتر از اینها هم بشه. کمدی در سطح خوبیه، شیرینه و نارو حسابی تو دل برو و بامزه ست. سنسی هم زوج بسیار خوبی واسه نارو ـه و صحنه‌های خطاطی جالبی تو اپیزود اول داشت و میتونه باز هم داشته باشه. کارکترهای زیادی رو تو اپیزود اول با هم دیدیم و باید ببینیم چقدر تمرکز بین اونا پخش خواهد شد. امیدوارم همچنان زیبایی مانگا در قالب انیمه باقی بمونه و به خوبی با لذت تمام به سراغ دیدن باقی انیمه بریم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- سنسی چه باحال خجالت زده شد :



- تماشای غروب آفتاب .. یکی از بهترین صحنه های اپیزود :



- وای ناروی بیچاره ...



- زوج مورد علاقه این فصل من :



- کمک اهالی دهکده به سنسی در اسباب کشی :

Sword Art Online II - Ep 01

 Sword Art Online II - Ep 01




به عنوان یک استارت خیلی خوب بود .. ممکنه جذابیت خیلی بالایی در فضای اپیزود به چشم نخوره ولی مشخصه که قرار یک مسیر هیجانی رو دنبال کنیم و این فقط مقدمه ای برای شکل گیری داستان، حرکت کردن به سمت جلو و پا گذاشتن به میان لحظات جذاب هست. پس اگه اپیزود یک رو دیدید و کمی نسبت به نحوه پیشروی انیمه دودل هستید، پیشنهاد میکنم به این زودی قضاوت نکنید. من فکر میکنم در ادامه مسیر پیشرفت انیمه صعودی ـه و خیلی بهتر میشه. جریان این اپیزود رو دوست داشتم و برای من حس سابق Sword Art Online کمی زنده شد. خصوصاً با دیدن صحنه‌های جالب گیم و رابطه آسونا و کیریتو. صحنه قرار کیریتو و آسونا نکته مثبتی واسه اپیزود اول محسوب میشه چون یک جورایی بیننده های قدیمی رو دوباره به جنبه رمنسی که از این دو کارکتر دیده بودیم، برمیگردونه و بعد از اون، به سمت جریانات دیگه حرکت میکنیم .. چه بهتره که همین شروع این موضوع به تصویر کشیده شد و حالا بعد از اون دیگه نیازی نیست بهش تمرکزی تعلق بگیره.

جناب دث گان کارکتر بسیار جذابی بود .. من حس خوبی در موردش دارم و شکل نابود کردن زکسید به دست دث گان هیجان خوبی داشت. نحوه تمسخر کاربرهای دیگه و اینکه فکر میکردن دث گان مثل یک جوک میمونه و بعد بنگ! شلیک دث گان و صحنه از بین رفتن زکسید که همه آدمای دور و بر دث گان رو بهت زده کرد .. مرموز بودن کارکتر دث گان نکته مثبت خیلی خوبی در جریان داستان گیم به نظر میرسه و واقعاً میتونه کشش خوبی در فضای انیمه ایجاد کنه. امیدوارم در ادامه کار هم کارکتری پر جذبه باقی بمونه و چیزهای خوبی به فضای گیم انیمه اضافه کنه. صحنه‌های صحبت کیکوکا و کیریتو هم پر از دیالوگ بود و بهرحال در مورد فضای بازی GGO و درخواستش برای ورود کیریتو به اون بازی بودند که برای هُل دادن داستان به سمت جلو، دیدن ـشون الزامی بود.

اواخر اپیزود شینون رو هم برای لحظاتی دیدیم! ساواشیرو به زیبایی دوبلوری میکرد.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- زکسید ، قربانی اول دث گان :



- دث گان در حال شلیک به زکسید :



- شینون در آخرین لحظات :