M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Nisekoi - Episode 03

Nisekoi - Episode 03

یه اپیزود خیلی خوب دیگه .. تو شروع فقط در مورد تنها چیزی که تو این اپیزود منو اذیت کرد، کوچولو چیزی میگم؛ اینکه ایچیجو میخواست درمورد رابطه خودشون به اونودرا بگه ولی هر دفعه به اون حالت قابل پیش بینی نمیتونست کار خودشو کامل کنه .. کمی اذیت کننده بود ولی خُب، این انیمه اولین انیمه ای نیست که اینکارو میکنه و یه جورایی از قبل هم میشد این موضوع رو پیش بینی کرد. بجز این مورد کوچولو، بقیه اپیزود دوست داشتم و مثل دو قسمت قبلی عالی بود .. وقت باخبر کردن کُل کلاس از راز کریساکی و ایچیجو رسیده بود .. کلاد چه جاسوس خوبی ـه! استتارهاش حرف نداره .. اصلا نمیشه اونو روی درخت دید :دی .. لو رفتن رابطه کریساکی با ایچیجو باعث شد کُلی صحنه بامزه کمدی تو کلاس ببینیم .. بچه‌های کلاس و تبریکشون به ایچیجو. یه صحنه جالب از اپیزود، جایی بود که کلید اونودرا اتفاقی افتاد و ایچیجو با کلید اونودرا روبرو شد .. قیافه اونودرا وقتی که کلیدو انداخت و فراری که که با سرعت Road runner کرد، واقعا دیدنی بود .. امیدوارم این موضوع تو آینده بیشتر شفاف سازی بشه و بفهمیم چی به چیه و چرا اونودرا چنین کلیدی داره. ظاهرا ایچیجو زیاد نمیخواد به این موضوع کلید داشتن اونودرا گیر بده و همین الان هم تقریبا مطمئنه که اونودرا اون دختر موردنظر نیست.

دوست نداشتن کریساکی تو کلاس و تازه انتقال پیدا کردنش به اون مدرسه، بهونه خوبی شد که رابطه بین کریساکی و ایچیجو شکل جالبی به خودش بگیره. کریساکی بلاخره ضعفی در مقابل ایچیجو نشون داد و به نظر میرسه که حالا کم کم داره با اون کنار میاد. صحنه مکالمه‌ای که در مورد دوستی داشتن و موضوع دفترچه و اینکه چطور میخواد با بقیه دوست بشه، همه هُل دهنده خوبی واسه ارتباط بهتر ایچیجو با کریساکی بودن .. بهرحال وقتشه که کریساکی کمی دست از سوندره بودن برداره و با ایچیجوی بیچاره کنار بیاد. صحنه آخر اپیزود و مکالمه این دوتا در مورد قلابی بودن رابطه شون به گوش اونودرا که گوش وایساده بود رسید و حالا انگار اونودرا از رازشون با خبر شده .. امیدوارم اپیزود بعد بخاطر کلمه Performance یا همون بازی و نمایش یه داستان دیگه درست نکنن و فهمیدن اونودرا واقعا اتفاق افتاده باشه! اگه اینجور نشه، من اونو نقطه منفی میدونم و حس میکنم واقعا بیخودی اونودرا رو یه احمق نشون میدن .. بگذریم! بهرحال اپیزود خوبی بود و منتظر رسیدن اپیزود بعد هستم .. امیدوارم داستان ادامه جالبی داشته باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- این تیکه و رفتار کریساکی خیلی باحال بود :



- یه میمیک گینتامایی از ایچیجو :



- تبریک کلاس به زوج جدید :



- خجالتی شدن کریساکی هم دیدن داره :



++ ED Card اپیزود :

Nisekoi - Episode 02

Nisekoi - Episode 02

OP انیمه رو در نظر بگیرید؛ قبل از اون یه صحنه خشن و دو گروهی که آماده تیکه پاره کرده همدیگه بودن و هر لحظه داشتیم به یه مبارزه وحشیانه نزدیک تر میشدیم .. اونوقت خبر علاقه این دوتا ارباب از زبون روئسا شنیده شد و به بعد OP رفتیم .. جایی که اعضای باندها به اون حالت خنده دار ارباب خودشونو تحسین میکردن و کُلی اشک از سر و صورت شون جاری بود! این صحنه‌های شروع رو خیلی دوست داشتم و مطمئن بودم که یه اپیزود خوب در انتظارمه. صحنه‌های قرار زورکی بین ایچیجو و کریساکی واقعا عالی بود و عذاب این دوتا در کنار تعقیب اعضای دو گروه به شکل خنده داری جلو میرفت. نکته جالب تو ذهن من اینه که کاملا میتونم برعکس شدن این تنفر رو تصور کنم و اصلا برام دور از انتظار نیست .. از طرف ایچیجو مسئله حل شده ست، فقط باید یه فکری به حال کریساکی بشه و کمی از این حالت دفاعی خودش در مقابل ایچیجو فاصله بگیره! بهرحال اومدن اونودرا وسط قرار این دوتا همه چیزو بهم ریخت .. صحنه‌های شوکه شدنشون عالی بود .. هر کدوم به یه شکلی قاطی کرده بودن. بلاخره صحنه شکنجه قرار تموم شد و تو این بین صحنه روبرویی ایچیجو با اونودرا در مورد موضوع قفل رو دیدیم که اونودرا کاملا موضوع دیدن قفل رو انکار کرد اما بعد وقتی که اونودرا به خونه رسید از "یک دروغ" حرف زد؛ حداقل اینو میدونیم که ارتباطی با اون قفل داره .. ممکنه اون دختر مورد نظر نباشه ولی ... این قسمت از داستان حس کنجکاوی خوبی به بیننده میده و تا الان خیلی خوب منو به دنبال خودش کشونده.

اپیزود کمدی خیلی خوبی بود و من که حسابی ازش راضی بودم. پیش‌نمایشی نداشتیم، ظاهرا قرار نیست چیزی از قسمت بعد برامون لو بره. احتمالا بازم یه جور دیگه وارد رابطه ایچیجو و کریساکی بشیم و یا شاید کارکتر جدیدی به داستان اضافه بشه. استایل انیمیشن کار هنوز به حال خودش باقیه و جذابیت خاصی داره .. چیزی که این اپیزود به ذهنم وارد شد این بود که، چقدر دیدن این استایل باحال در کنار کارکترهای گنگستری و مافیایی و لات جذاب شده و به نظر من واقعا ترکیب عجیب ولی جالبی از آب در اومده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- این حالتی که از دو گروه به تصویر کشیده شد، خیلی جالب بود .. مگه میشه با این جمع مخالفت کرد؟ :



- یه نگاه کاوایی از کریساکی! سخته تغییر ناگهانی کریساکی رو تو این صحنه به اون حالت خشن قبول کرد :



- خواب رفتن حین دیدن فیلم :



- روبرویی با اونودرا و شوکه شدن شون :



- نگاه آخر اونودرا .. در حال فکر به رازی که پیش خودش نگه داشته :

Nisekoi - Episode 01

Nisekoi - Episode 01

دقیقا چیزی که دوست داشتم ببینم! یه کمدی رمنس خیلی خوب و بامزه با کارکترهای جالب. با اینکه شروع داستان کمی حالت تکراری برام داشت ولی دید کُلی خیلی خوبی راجع به انیمه پیدا کردم. تصادفی که کریساکی و ایچیجو داشتن، از جمله صحنه‌های بود که به نظر من حس تکراری داشت ولی خُب .. صحنه جالبی بود و بعد از اون .. البته که دانش آموز انتقالی جدید، دقیقا همون دختری از آب در میاد که به ایچیجو خورده. از این نکات ریز و حاشیه‌ای که بگذریم، فضای ساخته شده تو اپیزود اول واقعا جذاب بود و در کنارش، انیمیشن کار هم تو سطح عالی قرار داره .. استایل آرت Shaft تو تمام صحنه‌ها موج میزنه و خودشو به رخ بیننده میکشه .. من که حسابی از دیدن‌شون ذوق کرده بودم و برام لذت بخش بود .. خیلی از صحنه‌ها ناخودآگاه به تعریف از انیمیشن تو ذهنم پرداختم. رفتار کریساکی با ایچیجو خیلی دیدنی بود، خصوصا تیکه‌هایی که ایچیجو قصد کمک داشت و با رد شدن‌ش توسط کریساکی روبرو میشد. از طرف دیگه اگه میخواید یه دختر دوم برای انیمه در نظر بگیرید و قراره اون دختر کمی خجالتی باشه، هیچ وقت فراموش نکنید که از Hanazawa استفاده کنید! :دی خارج از شوخی، کار هانازاوا هم مثل همیشه عالی بود و خیلی به کارکتر میخوره. وسط این درگیری‌های ایچیجو برای پیدا کردن قفل عزیزش، دیدن حرکات گانگسترها و آشوبی که به پا کرده بودن هم خیلی باحال بود .. به نظر میرسه تو ادامه کار بتونن کمدی خیلی خوبی رو به واسطه این گانگسترها تو انیمه شکل بدن .. من که امیدوارم.

یکی از نقاط اوج اپیزود اول از نظر من جایی بود که کریساکی وابستگی ایچیجو رو به اون قفل به تمسخر گرفت و بعد از اون بارون شروع به باریدن کرد؛ واقعا اون صحنه زیبایی خاصی داشت و میشد از بارون برای تصور کردن اشک روی چهره ایچیجو کمک گرفت! ممکنه کمی تخیلی به نظر برسه ولی خُب، یه جورایی علاقه ایچیجو رو به اون قفل با بارونی که داشت میبارید، میدیدیم و در کنارش قیافه متعجب اونودرا ... بلاخره تونستن قفل رو پیدا کنن و شر قضیه کنده شد. تو این بین، پدر ایچیجو برای مصلحت گنگستری خودش تصمیم گرفت که ایچیجو رو به سمت ازدواج با دختر اون یکی گروه گنگستری هُل بده ... حدس بزنید که دختر اون گروه گنگستری کی بود؟ ... دیدن اینکه قیافه ایچیجو بعد از دیدن کریساکی چطور در هم رفت و آب شد و به زمین فرو رفت، فوق العاده بود. "قراره سه سال دوست‌پسر، دوست‌دختر باشید" اجباری به کریساکی و ایچیجو و .. شروع داستان تنفر از با هم بودن در عین اجبار به با هم بودن! فکر کنم همه ما میدونیم که گاهی این تنفرها به علاقه تبدیل میشن؛ آیا قراره اینجا هم به همین شکل جلو بریم؟ ایچیجو توانایی تحمل کریساکی سوندره رو داره؟ جریان دوست دوران کودکی ایچیجو خیلی کنجکاو کننده ست و دوست دارم بدونم اون دختر چطور به داستان‌مون ربط پیدا میکنه. تو این قسمت اونودرا چیزایی احتمالی درباره اینکه "ممکنه اون دختر باشه" از خودش نشون داد! منتظر اپیزودهای بعد میمونم و سعی میکنم بیشتر به فضای انیمه وارد بشم .. خیلی برام سرگرم کننده بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اونودرا در حال چسب زدن روی صورت ایچیجو :



- کریساکی در کنار ایچیجو :



- فکر کنم این لوکیشن بعدها جای خاطرانگیزی واسه این کارکترها بشه؛ تیکه گشتن به دنبال قفل :



- یه شات جالب از ایچیجو



- امیدوارم از این حرکات کریساکی بیشتر ببینم! خیلی بامزه بود :



- ایچیجو در کنار قفل نازنین‌ش