M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Another day in Neo Venezia

Another day in Neo Venezia





نئو ونیزیا هنوز هم پر از زیباییه .. می درخشه .. باز هم صبح شده و آریا تایچو تازه از خواب بلنده شده و خمیازه می کشه .. آلیس به فکر تصمیم امروزشه و می خواد دوباره با سایه خودش مسابقه بده .. شاید الان وقت ملاقات دوباره آکاری با کیت سیت و لمس کردن آغوش گرم این گربه با وقار باشه .. یا شاید هم وقت تکیه کلام های آیکا چان، اخم های اون و یا شاید هم .. آلیسیایی که با مهربونی تمام لبخند بزنه و باز هم ندای زیبای یویی ماکینوی دلربا در کوچه پس کوچه های نئو ونیزیا شنیده بشه .. یا شاید هم ندای لرزه برانداز و احساس برانگیز آتنا سانه که به گوش می رسه ... محافظ نئو ونیزیا همچنان شنل به دوش قدم زنان پاهای خودشو محکم بر روی زمین می کوبه و به پیش میره .. سُرسره های پرشی نئو ونیزیا باز هم شلوغ و پر از داد و بیدادهای کودکانه ست .. گندولاها کنار خیابونای شهر کناره گرفتن و اثری از اوندینه های اونا به چشم نمی خوره ... یعنی کجا ممکنه رفتن باشن ... خیلی دلم می خواد بدونم ..







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد