M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

WataMote Episode 10 // Anime

WataMote Episode 10 // Anime


فاجعه بزرگی که توموکو باید با اون دست و پنجه نرم کنه؛ شروع دوباره مدرسه بعد از تعطیلات تابستونی، عوض شدن نیمکت‌ها و دانش آموزایی که حالا دور تا دور اونو احاطه کردن و مجبوره از این به بعد جلوی کلاس بشینه. نکته جالب این بود که حتی دانش‌آموزای کناری توموکو با اون شروع به صحبت کردن و یه جورایی قصد رابطه برقرار کردن با اونو داشتن ولی متاسفانه توموکو کوچکترین کلمه ای رو نمیتونه به زبون بیاره و من نمیدونم ... با چنین رفتاری چطور میخواد به نتیجه ای برسه؟! بهرحال بعد از اون، جای دلچسبی رو واسه غذا خوردن پیدا کرد ولی خوب ... فراموش نکنید که داریم راجع به کی حرف میزنیم، توموکو شانسی در نگه داشتن جای دوست داشتنی ش نداشت و تو یه چشم بهم زدن جای بنتو خوردنش رو از دست داد. قضیه بُردن اون عروسک و حمل کردنش تا خونه هم خیلی باحال بود. یه صحنه دوست داشتنیِ تاریک بود، در عین اینکه عروسک کاوایی بود و توموکویی که اونو تو خیابون حمل میکرد، توجه بقیه رو به خودش جلب کرده بود، به چهره کارکترش و موقعیت سیاهی که درش گیر کرده هم اشاره هایی داشت که البته بعد خودِ توموکو هم به موضوع بیشتر منزوی بودنش با وجود عروسکه اعتراف کرد. رد شدن فُرم درخواست باشگاهش و تصورات توموکو واقعا دیدنی بود، با تصور قبول شدن درخواستش، دنیای دیگه ای رو تو ذهن خودش ساخته بود ولی در نهایت دنیای دلچسب توموکو با یک کلمه "رد شدن" از بین رفت و رویاهاش به باد رفت.
صحنه هایی از اپیزود :

- عوض شدن نیمکت توموکو و گیر کردنش بین این دانش آموزا :



- پیدا کردن لوکیشن بنتو خوردن :



- محو شدن اون لوکیشن و فضای خالی غم انگیز جلوی روی توموکو :



- توموکو عروسک به دوش! جالب اینکه حتی عروسک هم چهره غمگینی داره!



- خلوت کردن با عروسک :



- میمیک صورت توموکو بعد از رد شدن درخواست ایجاد باشگاهش :


WataMote Episode 09 // Anime

WataMote Episode 09 // Anime


تنها چیزی که توموکو کم داشت؛ رد شدنش توسط یو چان و اینکه قرار فیلم‌شون بهم ریخت. بعد از دیدن رد شدنش با خودم گفتن الان دیگه به عمیق‎ترین حالتی که تا بحال از توموکو دیدیم فرو میره و اپیزود خیلی دپرس‌کننده ای رو خواهیم دید. ولی خوشبختانه بجاش با کیک و کیک پزی روبرو شدیم و یه مقدار حس و حال اپیزود عوض شد. تصور اینکه یو چان دیگه از دستش خسته شده و نمیخواد باهاش رابطه ای داشته باشه هم منتفی شد و با خیالت راحت به دیدنش رفت. کلا کارکتر یو چان برخلاف توموکو زیاد از حد مثبت ــه و اصلا باور اینکه این دوتا با هم دوست هستن، خیلی سخته اما گاهی عجیب ترین زوج ها، بهترین زوج ها محسوب میشن. خنده‌دار‌ترین قسمت اپیزود هم علاقه پیدا کردن توموکو به کار کردن و جایی که مادرش با پارتی بازی اونو فرستاد بود. چه تصوراتی از محیط کارش داشت و با چه فضایی روبرو شد. اون تیکه کار کردنش واقعا سنگین بود و بعد از اون مقدمه سازی های مربوط به کار، حسابی عالی از آب در اومده بود.

صحنه هایی از اپیزود :

- توموکو و یو چان :

- تصورات عجیب غریب توموکو تمومی ندارن :



- کار کردن توموکو با اون ظاهر :



- تماشای شهاب سنگ ها :



- و گربه این اپیزود :

WataMote Episode 08 // Anime

WataMote Episode 08 // Anime



گاهی فراموش کردن اینکه یه دوبلور چقدر صدای خوبی داره، نکته مثبتی ــه و میتونه باعث لذت بردن بیشتر از اون موضوع دوبله شده باشه. اینو من تو این قسمت Watamote با حضور دوبلور مهمانش Rie Kugimiya تجربه کردم؛ نکته جالب حضور تک اپیزودی Rie تو این انیمه در اینه که، نقش یه کارکتر کاوایی و ساده و دوست‌داشتنی رو بازی میکنه، کارکتری که تو دنیای تاریک توموکو نمیتونه جایی داشته باشه و با بودنش تو اون دنیا، همه چیز رو بهم میریزه. روبرو شدن با اون پسر توی پارک که به توموکو چتر داده بود و برخورد کی چان با اون پسر جدا داشت همه چیز رو نابود میکرد و یه صحنه فوق‌العاده خجالت‌آور دیگه رو به وجود میاورد. به نظر من با قطع کردن حرف‌شون و از راه رسیدن توموکو، جلوی یه فاجعه گرفته شد و شرایط میتونست خیلی بدتر از اینها پیش بره. روی هم رفته اپیزودهای انیمه دارن همینطور به نامحبوب بودن و ناتوان بودن توموکو در ارتباط با بقیه بیشتر و بیشتر اشاره میکنند و دوست دارم بدونم پایان انیمه تو قسمت 12 ام چطور قراره داستان رو متفاوت نشون بده. اگه قراره سراغ فصل دومی بریم، حداقل چیزی که از فصل اول انتظار دارم، نمایش یه تحرک جدی از توموکو به سمت محبوب شدنه.


- کی چان :



- صحنه وحشتناک درگیری توموکو و جارو برقی :

WataMote Episode 07 // Anime

WataMote Episode 07 // Anime



تعطیلات تابستونی توموکو و روند کسل کننده هر روزه‌‎ اونو با هم دیدیم. از خواب بلند شدن، پشت کامپیوتر نشستن، کف اتاق خوابیدن و افکار مبهم و درهم‎‌برهم داشتن و خیلی چیزای دیگه. اگه انیمه‌های دیگه این فصل و تعطیلات تابستونی که تو اونا وجود داشت رو دیده باشید، میدونید که خیلی‌هاشون به کوه رفتن، دریا، استخر، کمپ‌های تمرینی و خلاصه جاهای دیدنی و دلچسب و جذاب ولی ... Watamote اینجور نیست، نبود و بجای اینکه توموکو رو بهمراه دوستاش در کنار ساحل ببینیم، نگاهمون به اتاق توموکو و صفحه کامپیوترش خیره موند. مسلما وقتی دوستی نداشته باشه، فکر و ایده استخر یا دریا رفتن خود به خود کنسل میشه. همین موضوع و کارکتر توموکو رو به طرز عجیبی به سمت دلسوزی هُل میده؛ بیننده رو باز هم با خودش به قعر تاریکی شخصیتش میبره. هنوز که هنوزه نتونسته به جایی برسه و این وسط اتفاق‌هایی که بین توموکو و توموکی، برادرش می افته هم واقعا داره شدت میگیره. یه صحنه فوق ناجور هم با همراهی مامان توموکو تو اپیزود بود، صحنه‌ای که به وارد شدن پدرش در حین بازی کردن BL شباهت داشت و از لحاظ ناجور بودنش، میشه گفت مساوی بودن. البته تفاوت این دو صحنه اون بود که، وقتی پدرش وارد شد، توموکو خواب بود ولی با تو صحنه ورود مادرش کاملا بیدار و سرحال بود.


- صحنه داد زدن‌های توموکو و عکس‌العمل داداشش واقعا (...) بود :


- اپیزود یه فلش‌بک جالب هم داشت :